söndag 31 juli 2022

آقائی پیام زیر را برای من فرستاده اند. بهتر دیدم که نظر خودم را در این جا بنویسم.
قبل از هر چیز باید بگویم که من یک هوادار بسیار ساده سازمان مجاهدین و مقاومت ایران هستم و عاشق آزادی ! تعریف هوادار از نظر من این است که من رأی خودم را به مقاومت ایران داده و شورای ملی مقاومت ایران از نظر من بهترین گزینه برای دوران انتقال قدرت به مردم ایران است تا با تشکیل مجلس موسسان و یک قانون اساسی جدید مردم بتوانند رئیس جمهور و نمایندگان خود را برای بازسازی ایران انتخاب کنند.
سلام خانم دشتی
می خواهم بگویم که آشکار معلوم است که جامعه جهانی نمی خواهد سازمان حکومت را در ایران بدست بگیرد و از رضا پهلوی حمایت می کند. اگر سازمان به فکر مردم و کشور ایران باید از رضا پهلوی حمایت کند، تا او حکومت را بدست بگیرد، سازمان میگوید حاظر (خودشان حاضر را این چنین نوشته اند)است صد سال هم شده علیه حکومت آخوندی مبارزه کند. سئوال آیا مبارزه با آخوندها مشکلتر است یا مبارزه با رضا پهلوی؟
اما در نوشته این آقای محترم چند نکته وجود دارد که به آنها می پردازم.
۱ در مورد حمایت جامعه جهانی از رضا پهلوی !!
بگذارید بدون رودبایستی بگویم تا امروز جامعه جهانی نه قصد تغییر در ایران را دارد و نه حمایت از مردم ایران و خواسته هایشان. تمام دعوای جامعه جهانی (بهتر است بگوئیم آمریکا و چند کشور اروپائی ) با ایران این است که تغییر رفتار دهد و از دخالت در کشورهای دیگر خودداری کند. گفتگوهای رژیم با این کشورها بر حول محور عدم استفاده از موشکهائي که قدرت حمل بمب اتمی را دارد و محدود کردن غنی سازی اورانیوم است. واضح است که چین و روسیه در ضمن اینکه از اتمی شدن رژیم ایران به سلاح اتمی ناراضی هستند، اما در بقیه موارد در کنار رژیم هستند.
حمایت جامعه جهانی از رضا پهلوی تا به حال خود را چگونه نشان داده است؟ کدام کشور به طور مشخص اعلام کرده است که از رضا پهلوی حمایت می کند و یا کرده است؟
در آخرین قطعنامه کنگره آمریکا اکثریت نمایندگان کنگره و تعداد قابل توجهی از سناتورهای آمریکائي از تغییر در ایران حمایت کرده اند و در آن از برقراری یک «جمهوری ، غیر اتمی »‌نام برده اند و همچنین از برنامه ده ماده ای مریم رجوی برای ایجاد ایرانی مستقل حمایت کرده اند.
می شود آرزو کرد، اما واقعیتهای موجود بیانگر حقیقتی دیگر است. اما سئوال همچنان باقی است که
اگر واقعا این چنین است و باید منتظر حمایت جامعه جهانی را برای تغییر در ایران بود رضا پهلوی نبایستی نیازی به مجاهدین داشته باشد.
در کتاب استراتژی قیام و سرنگونی سلسله بحثهای مسعود رجوی در صفحات ۲۶۰-۲۵۸ آمده است:
«همه حرف را هم رک و روشن و عاری از هر گونه ابهام برای ثبت در سینه تاریخ به مسئولیت خودم می گویم. می دانم که پیشنهاد مشخصی که ارائه خواهم کرد، برای مجاهدین و دیگر اعضای شورای ملی مقاومت غیرمترقبه و گزنده است. ... صراحتا می گویم که پشت کردن به دیکتاتوری و بازگشت به جبهه مردم ایران برای سرنگونی استبداد مذهبی و استقرار حاکمیت مردم ایران، به جای حاکمیت شیخ وشاه، نه فقط آقایان موسوی و کروبی و امثال آنها، بلکه رضا پهلوی را هم اگر بخواهد و اراده کند شامل می شود. ....
پیشنهاد مشخص من به آقای رضا پهلوی ، اگر مانند برخی جناحهای رژیم ولایت فقیه گمان نکنید که سودای فردی و گروهی و یا قصد سوء دارم، این است که اگر بخواهید می توانید در این مقطع حساس و تاریخی، خدمت بزرگی به آزادی وطنتان بکنید، اعلام کنید؛ داعیه سلطنت ندارید و آن را بر هیچ کس دیگر هم نمی پسندید و خود را ملتزم به یک جمهوری دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدائي دین از دولت با نفی کامل نظام ولایت فقیه و ضرورت سرنگونی آن می دانید. »‌

آقای محترم دنیای سیاست، دنیای چانه زنی و بده و بستان است ، اما دنیای فدا و از خودگذشتگی نیست. مقاومت ایران در تمامی بیانیه ها و اطلاعیه های شورا ملی مقاومت نظرات خود را به طور شفاف اعلام کرده است.ما مردم ایران بارها دروغ شنیده ایم . به اعتمادمان خیانت شده است. در طول سالیان نکبت بار حکومت ضد مردمی جمهوری اسلامی تا به حال دهها گروه و یا فرد به اصطلاح مخالف را دیده ایم که دست پرورده نظام بوده اند. مقاومت ایران بدون هیچ اما و اگری و مهمتر از همه بدون چشمداشت به کمکهای سپاه آدمکش ( رضا پهلوی بارها گفته است که با آنها ارتباط دارد) مهمترین وظیفه را برای سرنگونی به عهده گرفته است. بدون هیچ چشمداشتی . گوی و میدان باز است . اما مهمترین نکته این است که همه این را خوب فهمیده اند که برای سرنگون کردن نظام ولایت فقیه، تشکیلات و داشتن رهبری مشخص که حرف آخر را بزند ، اصل است.