من در واژه هاى تو خودم را پيدا كردم
پشت ميز كارم نشسته ام
و اين جمله پدرم مثل اينكه با چراغهاى نئون نوشته باشند، جلو چشم هايم بالا و پائين مى رود! نگاهى به همكارم مى كنم! " من در اين بحر تفكر به كجا و تو كجا؟" ترجمه اش خيلى سخت مى شود و شايد در سر او هم همين باشد!
من كجا؟؟!!
تو كجا؟؟!!
پشت ميز كارم نشسته ام
و اين جمله پدرم مثل اينكه با چراغهاى نئون نوشته باشند، جلو چشم هايم بالا و پائين مى رود! نگاهى به همكارم مى كنم! " من در اين بحر تفكر به كجا و تو كجا؟" ترجمه اش خيلى سخت مى شود و شايد در سر او هم همين باشد!
من كجا؟؟!!
تو كجا؟؟!!
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar