fredag 14 januari 2022











اکبر خوشکوشک که آوازه سلاخی اش بر کسی پوشیده نیست در کلاب هاوس حاضر می شود و به همان سبک و سیاق پاسدار بازجوئی حرف می زند. توهین می کند، فحاشی می کند و هم اکنون چون حمید نوری خود را بازنشسته می خواند ووو. در مورد کسانی که او را دعوت کرده اند سخنی نمی گویم. روی سخنم با کسانی است که حضور این سلاخ قاتل را ممکن ساختند.
کلاب هاوس یک رسانه ارتباطی نسبتا جدید است. استفاده از آن آسان است. اما در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه همه چیز به سرعت رنگ سیاسی بخود می گیرد و آخوندهای مرتجع قرون وسطائی که برای درمان کرونا روغن بنفشه تجویز می کنند به سرعت از همه امکانات علمی و تکنولوژی جدید برای سرکوب و مخدوش کردن فضای سیاسی استفاده می کنند. اما درد از آنجا آغاز می شود که ایادی رژیم به انواع و انحاء مختلف سعی بر آن داشتند که مثلا کلاب هاوس را به یک فضای گفتگوی سیاسی و تمرین دمکراسی تبدیل کنند و به همین راحتی افراد شناخته شده ای در خارج از کشور را به دام انداختند.
به شما خانم ها و آقایان می گویم ، شما زمینه ورود اکبر خوشکوشک را به کلاب هاوس آماده کردید. حتما اگر لاجوردی، خلخالی، داود رحمانی و سلیمانی هم زنده بودند، از آنها برای گفتگوی آزاد دعوت می شد.
هر کس می خواهید باشید نویسنده و یا خبرنگار ، هنرمند یا هر کوفت و زهرمار دیگر، شرم بر شمایان که آگاهانه و یا ناآگاهانه مسیر را برای رژیم هموار کردید. شمایان بسیار بیشتر از فرید مدرسی ها در مخدوش کردن اذهان و بر هم زدن مرزبندی مقصرید. شما از تمامی وقایعی که در ایران می گذرد عقب هستید .مردم ایران در دیماه سال 96 شعار دادند ، اصلاح طلب، اصولگرا/// دیگه تمومه ماجرا ! چگونه شد که با همان اصلاح طلبان که چاقوهایشان برای کشتن مردم کند شده بود و اصولگرایان که روزانه در سرکوب مردم شرکت دارند به گفتگو نشستید؟ در سر بی مغز شما چه بود؟
چرا این را می گویم
وقتی که شما با سعید لیلاز به گفتگو نشستید
وقتی که مدیریت یک آخوند مکلا را پذیرا شدید.
وقتی که با یاشار سلطانی و ابراهیم نبوی در یک اتاق از وظایف مطبوعاتی سخن می گوئید
وقتی که با بودن خود در اتاقهای تاجزاده به مزخرفات او مشروعیت دادید
وقتی که بودن در اتاقی که فرخ نگهدار در آن است را برتابیدید. وقتی که مسعود بهنود را مورخ صاحب نظر نامیدید و در اتاقهائی که به مدیریت او تشکیل می شود برای ربودن میکرفن از همدیگر سبقت می گرفتید. وقتی که نوریزاده گفت که دلش برایتان تنگ شده است، از او تشکر کردید.
وقتی که به اسم تمرین دمکراسی اتاقهای فرید مدرسی را پر کردید
وقتی که در اتاقهائی حاضر شد که مدیرانش به وابستگی به دستگاه وزارت اطلاعات شناخته شده هستند.
وقتی که تمام مرز سرخهائی که رژیم برایتان گذاشته بود را رعایت کردید. به شما گفتند که حق ندارید از خامنه ای را بدون عنوان یاد کنید و شما قبول کردید
گفتند که از سلیمانی قاتل هزاران کودک به نیکی یاد کنید و شما قبول کردید
و مهم تر از همه هنگامی که مدیران شناخته شده، یا بهتر بگویم پاسدار بازجویان دروغهای ولی فقیه و تمام مزدورانش را در مورد مجاهدین ترویج می کردند یا سکوت کردید و یا با آنها همنوا شدید. دوستی می گفت برای خانمی که بسیار شناخته شده است و مدیریت اتاقها را به عهده می گیرد در مورد دروغهائی که به مجاهدین نسبت می دهند، پیامی فرستاده است . او در این پیام یادآور شده که شما می توانید مجاهدین را دوست نداشته باشید و حتی بدتان بیاید . اما دروغ و تهمت شایسته نیست. اگر به آزادی بیان اعتقاد داشته باشید تهمت زدن نشان از عدم اعتقاد به آزادی بیان و حقوق بشر است. آن دوست می گفت دریغ از یک جواب !!!
گفته بودید که روی تخت شکنجه جای عوض کردن خط فکری نیست، چگونه شد که با افرادی مثل سعید شاهسوندی و ایرج مصداقی که برای حفظ جانشان شلاق به دست شدند، نشستید.
سئوال زیاد باشد و یا کم هیچ تفاوتی ندارد. شمایان در بهترین حالت رکب رژیم را خورده اید. جرات داشته باشید و اعتراف کنید.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar