onsdag 15 juni 2022

 


نگاهی به موضع گیری های تاجزاده و شاهزاده 

 

آنتیجه کروگ شاعر و نویسنده مشهور آفریقای جنوبی در کتاب کشور استخوان‌های من که در سال ۱۹۹۸ منتشرشده می‌نویسد: با عدم برخورد با گذشته و کسانی که مضامین و پایه‌های حقوق بشر را زیر پا گذاشته‌اند، ما به جانیان و مرتکبین این جنایات ضد انسانی کمک نمی‌کنیم بلکه بدین‌وسیله پایه‌گذاری یک سیستم قضائی سالم و مستقل برای نسل‌های آینده را ویران می‌کنیم. فکر می کنم این جملات را باید آویزه گوش کرد.

رضا پهلوی بار دیگر به میدان آمد، اما این بار به ظاهر در نقش یک رهبر که جرات ابراز نظر ندارد وارد میدان شد. حرف تازه ای نزد، جز اینکه  از «سرنگونی»  را که  مدتها به عمد  آن را «براندازی» می خواند نیز فاصله گرفت و با کمال احترام از این دروان به نام «دوران گذار» یاد کرد. امدادهای غیبی هم در قبا و ردای خبرنگار در  چهارسوی  گیتی ( ببخشید عبارت قدیمی است، چون گیتی چهارگوش نیست و گرد است. می خواستم بگویم که چقدر واژه و عبارارت و استفاده از آنها تعیین کننده است.) در مقابل اش ایستادند و به سان دوران ناصرالدین شاه هر چه را  گفت تائید کردند، گوئی که نوکر بادمجان بودند و پس از در این جا و آنجا پشت هر میکروفنی که به دست شان رسید اعلام کردند که همه مردم ایران نشسته و منتظر قدوم ملوکانه هستند تا بیاید و همه مشکلات را حل کند. دوستان و سینه چاکان قدیمی اش، که به آنان وحی شده بود، سر از پا ناشناخته در فضای مجازی هل من مبارز طلیبدند و بر هر آن کس که کمترین تردیدی در رهبری شازده شان داشته باشد؛ شمشیر کشیدند و خواستار نابودی، منزوی کردن و در یک کلام خفه شدن، شدند.  آنچنان در بزرگنمائی او کوشیدند که گویی زمان و مکان در ید قدرت ایشان است. اربابشان هم ابرو نجنباند  و در گوشه خلوت همیشگی اش  به گذراندن روزگار مشغول و شاید در دل به ریش خبرنگاران می خندید. چون این همه خبرنگار که بسیار نکته سنج و به دنبال سند و مدرک، حداقل به حساب توئیتری رضا پهلوی مراجعه نکردند تا ببینند که  توئیتی که در مورد آخرین حرفهایش نوشته شده 14500 بار مورد پسند قرار گرفته و 3755 مرتبه باز توئیت شده و 2615 اظهار نظر داشته است. در صفحه فیسبوک شخصی رضا پهلوی 2400  نفر سخنرانی را مورد علاقه قرار دادند. در کانال یوتیوب این تعداد بازدیدکنندگان نزدیک به 200 هزار نفر است.  بیشترین علاقمند به سخنرانی او در اینستاگرام است که در حدود 233418هزارمورد است.  اینکه در موارد ذکر شده یک نفرچند رسانه اجتماعی را مورد تأئید قرار داده مشخص نیست. فراموش نکنیم که جمعیت ایران نزدیک به 85 میلیون نفر است. اگر بسیار خوشبینانه تعداد هواداران رضا پهلوی را بدون حسابهای دروغی همان 233418 هزار نفر حساب کنیم درصد هوادران او را حساب کنید.

در بالا در مورد وزن کلمات و عبارات نوشتم و دوباره تکرار می کنم که در لغت نامه سیاسی کلمه و یا عبارتی برای براندازی وجود ندارد. به این علت که تعریف خاصی را شامل نمی شود.

از سوی دیگر در داخل کشورفاصله حکومت و مردم آنچنان زیاد می شود که تنها محل تلاقی این دو در  خیابان است. شعارهای رادیکال مردم ، نشان دهنده  خواست آنان  برای سرنگونی کلیت نظام است. بسیار روشن است که  این به مذاق همان سرمایه داری داخلی ایران، همسو با ولی فقیه خوش نمی آید و برای جلوگیری کردن از رادیکال شدن مقاومت مردم برای سرنگونی دست به هرکاری می زنند. در داخل کشور اصلاحطلبان رانده شده از قدرت، اما هنوز امیدوار برای پیدا کردن راهی در دل رهبر، درست مثل رضا پهلوی، از به کار بردن کلمه سرنگونی خودداری می کنند.

نزدیکی خطوط وموضع گیری های اصلاحطلب ها و رضا پهلوی، خود را در نظرگاههای بازگشت به عقب اصلاحطبان خود را نشان می دهد. در حوصله این متن نمی گنجد که اسامی کسانی که از جبهه اصلاحات به زیر جقه بر تن نرفته ملوکانه، نقل مکان کردند را یاد آوری کند.

برای نشان همسوئی اصلاحطلبان با سلطنت طلبان موضع گیری های دو چهره مشخص این دوجریان را در مورد خمینی ، خامنه ای،  قاسم سلیمانی، آزادیهای سیاسی، برنامه اتمی رژیم، جنگ ضد میهنی ایران و عراق، حقوق اجتماعی و قتل عام 67 را در مقابل هم قرار می دهم.

بهتراز تاجزاده و شاهزاده پیدا نکردم!

موضع گیری در برابر خمینی و خامنه ای

رضا پهلوی در طول 43 سال هیچگاه در هیچکدام از مصاحبه ها، سخنرانی ها و موضع گیری ها به طور مشخص از خمینی و یا خامنه ای نام نبرده است. او با کلی گو و طفره رفتن از نام بردن از این دو که باعث ویرانی ایران و از بین بردن شخصیت ایرانی شده اند، در پشت شعارهای بی محتوائی چون نه به جمهوری اسلامی و همه مردم اپوزیسیون هستند، قصد اصلی خود را پنهان می کند.

تاجزاده، بهترین دوران رژیم فاشیستی مذهبی را دوران خمینی می داند و با نقل قولهائی از خمینی زمانی که در پاریس بود، ادعا می کند که خمینی به رأی مردم احترام می گذاشت. تاجزاده فراموش می کند که عبارت «خدعه کردم » خمینی را تکرار کند. او از خمینی به عنوان رهبر بزرگ بینانگذار جمهوری اسلامی یاد می کند. در مورد خامنه ای هم تاجزاده این ادعا را دارد که رهبر خودش خوب است و اطرافیان خوبی ندارد. او تمامی معضلات و فشارهای روزانه ای که مردم با آن دست به گریبان هستند به گردن به جبهه پایداری می اندازد.

قاسم سلیمانی

 شاهزاده هیچگاه در مورد قاسم سلیمانی و جنایاتش موضع گیری نکرده است. گمان این می رود که او درست مثل اردشیر زاهدی فکر می کند و برای او قاسم سلیمانی حافظ منافع ایران است.

تاجزاده نیز چون شاهزاده قاسم سلیمانی را سردار شهید می داند.

لازم به یادآوری است که نام بردن از خمینی، خامنه ای و قاسم سلیمانی مرز سرخ نظام است و مقیاس سنجش کسانی است که خود را مخالف نظام می دانند. حال چه مقاله بنویسند و یا مصاحبه کنند و یا بخواهند در اتاقی در کلاب هاوس اظهار نظری بکنند ویا مدیر اتاق باشند. تفاوت نمی کند که گردانندگان یا مدیران این اتاقها در ایران و یا در خارج از کشور زندگی کنند.

آزادیهای سیاسی

در قانون اساسی رژیم جمهوری اسلامی در مورد آزادیهای سیاسی آمده است همه در ابراز عقاید خود آزادند مگر به حکم قانون. و همین به حکم قانون است که در موضع گیریهای تاجزاده و شاهزاده دیده میشود. برای هر دو آنها آزادی محدود به کسانی است که موافق نظرشان باشند در غیر این صورت باید حذف شوند. بعد از آخرین موضع گیری رضا پهلوی که خود را رهبر بلامنازع خواند، مشاهده می شود که کسانی که مخالف نظرات رضا پهلوی هستند، مورد تهدید و توهین قرار می گیرند.

 

برنامه اتمی رژیم

رضا پهلوی هیچگاه در این مورد حرفی نزده است. اما تاجزاده در آرزوی این است که قرارداد برجام امضاء شود. گوئی شاهزاده بیشتر مدیون نظام است.

جنگ ایران و عراق

رضا پهلوی و تاجزاده در این مورد هم نظر هستند. هیچکدام از این دو نفر در مورد اینکه چرا خمینی به گفته خودش مجبور به نوشیدن جام زهر شد سخنی نمی گویند. با وجود اینکه بعد از آزادسازی خرمشهر، ادامه جنگ، برای نیات خمینی بود و او بارها گفته بود که اگراین جنگ بیست سال هم طول بکشد و یا خانه به خانه باید جنگید، باید تا فتح قدس جنگ ادامه پیدا کند. رضا پهلوی و تاجزاده از ریختن جان نزدیک به یک میلیون نفر به تنور جنگ پشتیبانی می کنند و آن را دفاع مقدس می نامند.

حقوق اجتماعی

رضا پهلوی هیچگاه در مورد مجازات غیر انسانی اعدام موضع گیری نکرده است و تاجزاده همچنین!

رضا پهلوی ایران یکپارچه را سپر دفاعی خود کرده و در موردحقوق خلق های ایران هیچگاه اظهار نظری نکرده است. ترکها، کردها ، بلوچها، عربها در نظر او باید تابع مرکز باشند و خود مختاری آنان  ضربه ای به تمامیت ارضی ایران می داند.  این درست همان چیزی است که تاجزاده می گوید.

 

قتل عام 67


تاج‌زاده قاطعانه از اعدام‌ مجاهدین در  سال
۶۷ حمایت می‌کند و به سهم خودش از بقیه خانوادهای اعدام شدگان پوزش می طلبد و «متواضعانه» آنان را فرا می خواند که «با تاسی از ماندلا ببخشند اما فراموش نکنند» تا ایران و ایرانی از چرخه شوم نفرت و کینه و انتقام رها شوند و سپس رو به خامنه ای می گوید: رهبری می خواهم که پیش از آنکه دیر شود پرچم دوستی و مهر و آشتی ملی برافرازد». اسناد ارائه شده در دادگاه حمید نوری نشان داد که بیش از 90% از سربداران 67 از اعضاء و هواداران سازمان مجاهدین خلق بوده اند.

رضا پهلوی نیز که هیچگاه از اعدامهای سیاسی صورت گرفته در دوران پدر و پدربزرگش سخنی به میان نمی آورد و آن اعدام ها را موجه می داند،   فرصت طلبانه سعی می کند که از خون شهدای سال 67 برای خودش آبروئی کسب کند. اما ناشیانه به کاهدان می زند و با فرستادن پیامی برای مزدور نفوذی ایرج مصداقی ، خود را رسوا می کند. یادآوری کنم که نان قرض دادنهای این دو بهم ، هیچ شکی را باقی نمی گذارد که این اتحادی ضد انقلابی است.

در شرایطی به سر می بریم که تشکیلات، برنامه های مشخص و مدون برای سرنگونی و پس از آن نیاز مبرم این دوران است و شورای ملی مقاومت ایران، با تکیه به برنامه ده ماده ای مریم رجوی و با حضور کانونهای شورشی در ایران نشان داده است که توان بدوش کشیدن این مسئولیت مهم را دارد.  در مقابل با گذری کوتاه به موضع گیری ها این دو موج (سلطنت ، اصلاح طلب)  وکلی گوئی های هر دو ، مشخص می شود که این دو جریان با سوء استفاده از جو انقلابی جامعه در پی آن هستند که ترمز رادیکال شدن شرایط در ایران شوند و در استمرار حکومت ضد بشری ولایت فقیه بکوشند.



 


Inga kommentarer:

Skicka en kommentar