tisdag 17 september 2024



#نسرین_ستوده، #فائزه_رفسنجانی  خبرهای زندان حتی به ما که سالهاست در خارج از کشور در تبعید زندگی می کنیم، می رسد!!

نوشته های رقت بارتان اولین بار به در سایت ایران وایر، متعلق به مازیار بهاری که گذشته اش روشن است و بعد از آزادی از زندان و مبادله او با چند آمریکائی به ینگه دنیا رفت و از هیچ کوششی برای استمرار نظام در لباس اصلاحطلبی فروگذار نکرد، منتشر شد.

چرا رقت بار، برای اینکه به دستور و برنامه ریزی به سربازان شناخته شده ولی فقیه دست به قلم برده اید. برای اینکه بر خلاف ادعاهایتان اعدام و شکنجه را تأئید کرده اید، برای اینکه بر خلاف ظاهر بیگناه  و هم بر خلاف عرف و دین دروغ گفته اید.

بوی مشمئز کنده وادادگی از تمامی کلمات تان حس می شود. فکر نکنید که مردم نمی فهمند! خوب هم می فهمند .

مردم می پرسند که چرا اصلاحطلبان حکومتی زندانی به هر بهانه ای، از زندان مرخصی می گیرند.

مردم به یاد می آورند که شاهرخ زمانی حتی  یک روز برای ازدواج دخترش مرخصی نگرفت و در زندان جان خود را به طرز مشکوکی از دست داد.

مردم بهنام محجوبی را به یاد می آورند که با چه شقاوتی از فرستادن او به بیمارستان جلوگیری کردند و جان جوانش را از دست داد.

مردم محسن دکمه چی را به یاد می آورند که فقط به اتهام کمک مالی به سازمان مجاهدین زندان بود و در زندان تحت شکنجه های روزانه قرار گرفت. به سرطان پانکراس مبتلا شد و مرخصی استعلاجی اش را مشروط به اظهار ندامت و پشیمانی اش در مقابل دوربین کردند.

مردم نیک می دانند که سعید ماسوری با بیش از دو دهه زندان بدون یک روز مرخصی نسبت به مرگ خاموش بعضی از زندانیان به علت عدم رسیدگی پزشکی  در همین روزها هشدار داد

مردم به یاد می آورند که در قرچک بعد از قیام 88 چندین نفر از جوانان در زیر شکنجه های بی امان جان دادند.

مردم به یاد می آورند که خانم نسرین ستوده، شما، بله خود شخص شما وقتی که از یکی از مرخصی هاتان به زندان برگشتید، چنان سیلی محکمی به گوش یکی از زنداینان مقاوم نواختید، چون جای شما را گرفته بود.

مردم سئوال می کنند که تفاوت زینب جلالیان با بیش از هفده سال حتی یک روز مرخصی نداشته است و شمایان چپ و راست برایتان کارزار می گذاشتند، تا "آن سان سوچی" ایران آزاد شود (حتما از سرنوشت او اطلاع دارید که دستور قتل عام صادر کرد و جایزه صلح او را پس گرفتند.) بی نهایت به او شبیه هستید.

مردم نیک می دانند که مریم اکبری منفرد تنها به جرم دادخواهی خون برادران و خواهرانش که در قتل عام 67 اعدام شده شده اند. نزدیک به پانزده سال بدون یک روز مرخصی در زندان سمنان در تبعید به سر می برد و با وجود بیماریهای مزمن از دادن داروهایش به او خودداری می شود.

فراموش نکنید این اعتبارو شهرت کاذب شما (هر دوی شما) به علت این است که دیگر زندانیان مقاومت کرده اند و شمایان بر آن موج ها سوار شده اید.

مردم از خارج از زندان می پرسند که چه شد که فائزه رفسنجانی مصیبت نامه اش را در شهریور ماه 403 بدون ذکر تاریخ روز انتشار داد؟ به این علت که نتیجه انتخابات نمایشی خامنه ای و بیرون آمدن پزشکیان از صندوق جادوی او در روز نهم تیرماه اعلام شده بود. می خواستید مظلوم نمائی کنید؟

مردم سئوال می کنند که چرا هردوی شما نسبت به حکم اعدام زندانیان زن هیچ واکنشی نشان نداده اید و به همبستگی  زندانیان سیاسی در سه شنبه های نه به اعدام اشاره نکرده اید.

 

اما من جوابش را می دانم بسیار ساده، ضربه گزارش جاوید رحمان آنچنان برای خامنه ای و کلیت رژیم سنگین بوده که تمامی سربازان شناخته شده و ناشناخته  شده اش را وارد میدان کرد که به او لبیک بگویند. در حقیقت نوشته های شما لبیک به خامنه ای بود.

نسرین ستوده در بخشی از نامه اش به عنوان «تمام قد از فائزه رفسنجانی حمایت می کنم»، نوشته است:  

 بند زنان زندانی سیاسی قدمتی سیزده ساله دارد. بند زنان دیروز و امروز تشکیل نشده. بر سبیل اتفاق هم تشکیل نشده. کسانی بوده اند که به ساختن آن،که مهم ترین وجه اش ، ساختن روابط انسانی اش بوده است، پرداخته اند و آجر به آجرش را بالا برده اند تا به این قامت رسانده اند. درخرداد ۱۳۹۰ و در زمانه ای که جنبش فمینیستی در ایران اوج می گرفت و حکومت نمی توانست نقش زنان را نادیده بگیرد، این بند تشکیل شد!

خیر خانم ستوده !!!! به همین راحتی نمی توانید بر اعدام ها و شکنجه های دهه سیاه شصت خط بطلان بکشید، هیهات از این همه خودخواهی !!

جاوید رحمان در گزارش خود به عنوان جنایت های سبعانه سالهای 61-60 و قتل عام 67 می نویسد که چگونه زنان و مردان بدون محاکمه و یا با محاکمه های دو یا سه دقیقه ای توسط هیئت مرگ به قتلگاه فرستاده شده اند. او از اعدام دختران جوان و زنان حامله در زندان گزارش می دهد. گزارش او به عنوان سند جنایت علیه بشریت و نسل کشی در سازمان ملل متحد ثبت شده است. او خواستار محاکمه آمران و عاملان جنایت های مداوم بر علیه حقوق بشر در ایران شده است. حتما نیک می دانید که جنایت علیه حقوق بشر مشمول زمان نمی شود.

بانوان نا محترم تاریخ مبارزه از شمایان شروع نشده است، خودشیفتگی را کنار بگذارید

فکر کرده اید می توانید خامنه ای و دستگاه سرکوب اش را نجات دهید؟

نوشته شما دقیقا آن روی دیگر شعار یاسمن پهلوی است که آرزوی مرگ چپ ها و مجاهدین را کرده بود. نوشته شما آن روی دیگر حرفهای فرح پهلوی است که از "روحانیون پاکدل" خواسته بود که نمی دانم چه و چه بکنند.

شمایان به فرموده نوشته اید که نه تنها سنگر مقاومت زنان و مردان در زندان را بهم بزنید بلکه  در خواست قتل عام دگراندیشان شریک شده اید.

برای نجات نظام خیلی دیر وارد عمل شده اید!! 

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar